عاشقی بیا تو
عاشقی بیا تو


یادی و حکایتی (قسمت اول)

  روی نیمکت اول، روبروی میز خانم معلم، تنگ دیوار نشسته بودم و هر کار می‌کردم حواسم جمع باشد، نمی‌شد. نوک انگشت‌های پاهایم توی چکمه‌های لاستیکی از سرما گزگز می‌کرد. توی خیابان سیل راه افتاده بود. فکر زنگ تفریح دیروز راحتم نمی‌گذاشت.

          خانم معلم کنار تخته و پشت به کلاس ایستاده بود. کلمه‌های سخت درس‌های تا به حال خوانده شده را روی تخته می‌نوشت و بلند می‌خواند تا ما تکرار کنیم و بنویسیم. لابلای صدای رسای خانم معلم و صدای درهم و ناهمخوان بچه‌ها گوشم پی صدای باران بود. مدادم روی خط‌های آبی صفحه‌ی سفید دفتر کژ و کوژ می‌رفت و نگاهم جایی بند نمی‌شد.

          بغل دستی‌ام، اعظم، مدام وول می‌خورد و کونه‌ی آرنجش به پهلویم سقلمه می‌زد. گاهی که رویش را به طرف من می‌گشرداند، بوی آدامس خروس نشانی که می‌جوید به دماغم می‌خورد. ذره‌های سفید گچ از روی تخته و تخته پاک کن نمدی خانم معلم به دور و بر می‌پریدند و روی روپوش ارمک سیاه اعظم و کلاه پوستی قهوه‌ای مری می‌نشستد. معلوم نبود چرا بعضی روزها مری دوست نداشت کلاهش را سر کلاس از سرش بردارد. خانم معلم  دو سه باری پرسیده بود. مری یا هیچ جواب نداده بود، یا گفته بود سردش است. خانم معلم هم دیگر پیله نکرده بود.

          مری و خدیجه موسوی  روی نیمکت هم‌ردیف نیمکت من کنار هم می‌نشستند. مری راست می‌نشست و هر بار که رو به طرفش می‌گرداندم، بی‌اختیاریک دو دقیقه‌ای  نگاهم روی دست‌های سفید و نرمش میخکوب می‌شد. خدیجه موسوی که مثل همیشه وقت نوشتن قوز می‌کرد، دست‌های سرخی داشت که از سرما و خشکی قاچ خورده بود. گاهی که دزدکی آستین وصله دار روپوشش را پشت لب می‌کشید تا مفش را پاک کند، دستش تا حاشیه دست مری پیش می‌آمد و زود دور می‌شد.

          برای این که کمتر سقلمه بخورم، کمی به جلو خم شدم. خانم معلم تند پیش نمی‌رفت مبادا بچه‌های ته کلاس عقب بمانند. خدیجه موسوی که هم درسش خوب بود و هم دستش تند بود، وقت اضافی می‌آورد؛ اما مثل من مدام سر وچشم این طرف و آن طرف نمی‌چرخاند. هر کلمه‌ای را که تمام می‌کرد، کمکی سر بلند می‌کرد و زل می‌زد به عکس برگردان روی کتاب مری که روی میز بود. از دور نمی‌شد که عکس  را ببینم، اما می‌دانستم که عکس دختری‌ست با موی دم اسبی و روبانی سرخ که دسته گلی توی یک دستش و عروسکی مو بور توی دست دیگرش است. دامنش هم بنفش بود با چین‌های درشت پف کرده که نشان می‌داد زیر دامن ژیپون پوشیده است.

          بعید بود خدیجه موسوی بداند ژیپون چیست. من خودم هم فقط یکی داشتم که دیگر کهنه شده بود و رنگ سفیدش زردی می‌زد. روز اول مهر که زنگ تفریحش مری دامنش را بالا زد و ژیپونش را نشانم داد، ژیپون خودم از چشمم افتاد. اصلاً ژیپون من یکی دو جایش هم سوراخ شده بود. ژیپون مری آبی آسمانی بود و حاشیه‌اش تور سفید داشت. از لابلای  ژوردانه‌هایش که با نخ ابریشمی قرمز زده شده بود، روبان سورمه‌ای باریکی رد می‌شد که براق بود. عصرش که به مادر گفتم ژیپون مری این طورست و آن طورست، گفت، "خب مری امریکایی‌ست. حتماً هروقت می‌روند امریکا برایش این‌ها را می‌خرند. وگرنه که توی بهشهر از این چیزها پیدا نمی‌شود، تو تهرانش هم شاید پیدا نشود." مادر بزرگ فوری توی حرف مادر پرید که، "وا ! چرا نشود! این دفعه که رفتیم تهران خودم می‌برمت فروشگاه فردوسی یا پیرایش واسه‌ت می‌خرم ننه جان. بچه من مگر چی کم دارد!" پدر گفت، "مادر جان حقوق من کجا، حقوق مشاور امریکایی کجا!" مادر هم برگشت رو به من و گفت، "داشته باشی هم تو مدرسه نمی‌شود بپوشی. بچه‌های دیگر هم دل دارند انگار."

          از آن به بعد حواسم جمع بود با بچه‌ها حرفی از ژیپون مری نزنم؛ گرچه که خیلی دلم می‌خواست ببینم حلیمه اگر اسم ژیپون را ببرم چه می‌گوید. شاید حلیمه فکر می‌کرد که ژیپون یک جور خوراکی‌ست؛ چون که بیشتر وقت‌ها گرسنه بود. به درس "آسیابان ده ما" که رسیده بودیم، از ته کلاس بلند پرسیده بود، "خانوم اجازه، چی می‌شد اگر بابای ما آسیابان بود؟"بچه‌ها زده بودند زیر خنده. خانم معلم که می‌دانست حلیمه پدر ندارد، با اخم گفته بود، "کی یاد می‌گیری وقت درس خوشمزه‌گی نکنی؟" حلیمه فوری گفته بود، "خانوم اجازه، اگر خوراکی‌های خوشمزه بخورم، دهنم بسته می‌شود به خدا." خانم معلم بی حرف با نوک خط کش درازش در کلاس را نشان داده بود و دهان حلیمه بسته شده بود.      


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


شنبه 16 مهر 1390برچسب:,

|
 


سلام بازدیدکنندگان گرامی فضایی که اکنون در ان حضور دارید جز متنها و شعرهای عاشقانه محتوای دیگری ندارد اگر مطالب، مورد پسند شما قرار گرفت با نظرهاتون در بهتر سازی وبلاگ و هر لحظه ای که در تسلیم بگذرد لحظه ای است که بیهودگی و مرگ را تعلیم می دهد٬زندگی طغیانی است بر تمام درهای بسته٬ زندگی تنهایی را نفی می کند و عشق، بارورترین تمام میوه های زندگی است. امروز برای من روز خوبی نیست٬ اینجا را غباری گرفته است٬ یاد تو هر لحظه با من است اما یـــاد انسان را بیمار می کند . به یاد بیاور که در این لحظه ها نیاز من به تو، نیاز من به تمامی ذرات زندگی است. دیگر چه می توانم گفت٬ من خسته هستم دیگر نگاه هیچ کس بخار پنجره ات را پاک نخواهد کرد٬ تحمل اندوه از گدایی همه شادی ها آسانتر است. ما می توانستیم ایمان به تقدیر را مغلوب ایمان به خویشتن کنیم اینک اما دستی است که با تمام قدرت مرا به سوی ایمان به تقدیر می راند٬ دستمال های مرطوب، تسکین دهنده دردهای بزرگ نیستند. التماس، شـــــکوه زندگی را فرو می ریزد. تمنا، بودن را بی رنگ می کند و آنچه به جای می ماند ندامت است. اگر دیوار نباشد، پیچک به کجا خواهد پیچید٬ نه من ماندنی هستم، نه تو. آنچه ماندنی است ورای من و توست. فرصتی برای فكر كردن است. من را تنها نگذار. همین ...
mehrdad_parvizi@yahoo.com
نازترین عکسهای ایرانی

 

عشق

 

مهرداد پرویزی

 

ارديبهشت 1398
دی 1397
مرداد 1397
خرداد 1397
فروردين 1397
تير 1396
آذر 1395
خرداد 1394
اسفند 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
دی 1392
آبان 1392
مهر 1392
ارديبهشت 1392
مرداد 1391
تير 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390

 

عشق هست
شاید
گاهی وقتها
هی رفیق
واقعیت
خوشبختی
حرف حساب
دل به
اواز قو
سوال
شب ها که سکوت
تو خندیدی
دخـتـرها از فریــاد زدن میتـرسنـد
وقتی گیج میشدم
من از تو
واقعا درسته
یادمان باشد که ...
ادمی
واقعیت
خیانت
تو آدم مخصوصِ کدام آدمی …؟
وقتی میگویم
خاطره ها
امشب
اگه
گنجیشکک
دلم
عاشق فقیر
داستان زیبا
علم روانشناسي مي گويد :
معنایی دقیق عشق
این لحظه
لبانت
من
دنیا هرزه است
اس ام اس انگلیسی
اس ام اس عاشقانه
❧شب است ...❧
دل ادمها
بازی
افسوس
دیشب به یاد ِرویت ، چشمم به راه کردم
خدایا ! بشکن این آیینه ها را
شـــب هایم عجیب درد میکند . . . !
از دور
اهای سهراب
اعتماد..
بعضی وقتا
آخـــــرین فـــــردی کـــــه ,

 






زندگی زیباست
عاشق کشون
کسب درامد
كـــارون چـــت بهترين و حرفه اي ترين چت روم
دنیای شکلک یاسی
سایت سرگرمی
جلب نیوز
بیا تو فقط عکس
تک درخت عشق
فرشته ای در سندوقچه
سلام هم سکوت
دانلود موزیک
رز اتشین
خاطرات من
دنیای کاغذی
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

تبادل لینک
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 623
بازدید کل : 145757
تعداد مطالب : 213
تعداد نظرات : 62
تعداد آنلاین : 1



.: Weblog Themes By www.NazTarin.Com :.


--->

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 623
بازدید کل : 145757
تعداد مطالب : 213
تعداد نظرات : 62
تعداد آنلاین : 1